گزیده کتاب
رویکردی نمادین به تربیت دینی با تأکید بر روشهای اکتشافی
عبدالعظیم کریمی

این کتاب در پنج فصل تدوین شده است:
فصل اول) اثر "نما" و "نگاه" در تربیت دینی(تربیت نمادین)
فصل دوم) زیباییشناسی و تربیت دینی
فصل سوم) تازگی معتدل در تعلیم و تربیت دینی
فصل چهارم) ملاحظاتی دیگر در تربیت دینی
فصل پنجم) مثالها و نمونههایی از درس دینی
نویسنده در پیشگفتار کتابش هدف از تدوین این مجموعه را معرفی روشی نو از خلال مفاهیمی کهن و دیرینه با بیان تمثیلی تحت عنوان "تربیت نمادین" بیان کرده است.
او تأکید کرده است که این کتاب به دور از چارچوبها و قالبهای کلیشهای از پیش تعیین شده، سعی در زدودن عادات و در هم شکستن قوانین تربیت تصنعی و رسمی دارد.
وی تصریح کرده است که احتمالاً خوانندگان کتاب با ابهام و ایهام در سراسر متن کتاب مواجه خواهند شد ولی اصرار دارد که این مفاهیم نامأنوس و عبارات مبهم از همه تعاریف ملموس و محسوس، دیکتهای و کلیشهای به مراتب مفیدتر و پربارتر خواهند بود.
نویسنده در مقدمه کتاب به بحرانهای بشر امروزی در آستانه شروع هزاره سوم اشاره کرده، بحرانهای درونی بشر را از بحرانهای بیرونی او فاجعهآمیزتر میداند.
او معتقد است انسان کنونی از فطرت خویش فاصله گرفته و لذا گرفتار یک تربیت دینی تصنعی و غیر طبیعی شده است.
او خاطرنشان میکند که در این کتاب چندین گفتار پیرامون روشهای اکتشافی در تربیت دینی طرح شده که مقدمهای بر معرفی شیوههایی است که تربیت درونی را به جای تربیت بیرونی، تربیت زیباشناسانه را به جای تربیت سطحیمآبانه و تربیت فطری را به جای تربیت عاریهای معرفی میکند.
او در حقیقت در این کتاب به دنبال کشف روشهای تربیتی شهودی و شیوههای اکتشافی است که بر اساس ذوق و شوق درونی حاصل میگردد.
رویکردی نمادین به تربیت دینی
با تأکید بر روشهای اکتشافی
(روشها و راهبردهای ویژه برای استفاده معلمین، مربیان تربیتی و والدین)
اثر دکتر عبدالعظیم کریمی
منتشر شده توسط موسسه انتشارات قدیانی
● فصل اول ●
اثر "نما" و "نگاه" در تربیت دینی
(تربیت نمادین)
نویسنده در فصل اول به اثر "نما" و یا "نگاه" مربی در متربی و به تأثیر یک نگاه قوی معلم در دانشآموز پرداخته است. نگاهی که از عشق و اشراق سرچشمه گرفته و در عمق وجود مخاطب نفوذ میکند. او معتقد است نگاه اثر نیرومندی دارد و تسهیلکننده شرایط تأثیر پیام تربیتی به متربی است.
وی در ادامه به جایگاه عشق در تربیت نمادین اشاره کرده و تصریح میکند: روشهای تربیتی ما به دلیل فقدان انگیزههای درونی موجب بیرغبتی دانشآموزان به پیام ما میشود.
او معتقد است اگر دادن اطلاعات دینی و دانش دینی به همراه برانگیختگی درونی و شوق و شور عاطفی همراه نشود نتیجه معکوس داشته و حتی موجب تحریف تمایلات فطری دانشآموزان به دین و خداجویی نیز میگردد.
نکته دیگری که در فصل اول به آن تاکید شده است بحث "خودیابی درونی" است که در آن میان تربیت اکتسابی و تربیت اکتشافی تفاوت قائل شده است. نویسنده میگوید باید متربی را به خود وا گذاشت تا از درون بجوید آنچه را ما به دنبال القای بیرونی به او هستیم.
وی میافزاید در این فرایند تربیت هر فرد منحصر به خود اوست و پس از پیوند درون مایههای بالقوه درون فرد با شرایط و عوامل محیط بیرونی او تربیتی حاصل میشود که نه فرمولپذیر است نه تکرار پذیر و نه تقلید پذیر.
دکترکریمی معتقد است کار معلمین شور و شوق و هنر است و این سه عنصر است که میتواند اثر تربیتی خود را در متعلم ایجاد کند و البته این سه به طوراکتسابی فراهم نشده و کاملاً درونی قلبی و جوشیدنی از درون است.
وی می نویسد:
"یگانه عنصر پویا و مؤثر در تربیت نمادین این است که متربی در ذهن خویش آنچه را ما خواهان انتقال به او هستیم شخصا از جوهره وجودی خویش بیافریند و به همه نمودهای بیرونی، حتی اشیاء و طبیعت بیجان، جانی تازه بخشد. اگر تربیت نمادین اینچنین اندیشگون، خلاق، زاینده، معنادهنده و خودانگیخته باشد، پس باید همه چیز را به احساس متربی موکول کنیم و در پرورش و هدایت این احساس کوشا باشیم."
در خلاصه پایان فصل اول به این مهم اشاره شده است که در تربیت نمادین کلام مربی و موعظههای او برای متربی باید همچون موسیقی برای متن فیلم باشد یعنی باید اصل حادثه در وجود فرد رخ داده باشد و سپس موعظه مربی تنها برانگیزاننده احساس و عواطف برای تشدید و تعمیق این رخداد نمادین باشد.
● فصل دوم ●
زیباییشناسی و تربیت دینی
(نقش عنصر زیباییشناسی در تربیت دینی)
نویسنده این فصل را با این جمله آغاز کرده است که "هنر مربی آفرینش زیبایی در ارائه پیام تربیتی است".
وی بااشاره با آیات قرآن و روایات اهل بیت علیهم السلام پیرامون زیبایی و جمال به نگاه عارفان به این موضوع پرداخته و بر ارتباط زیبایی و لذت تاکید میکند. او زیبایی را از آن جهت مهم و حیاتی میداند که موجب تلطیف دل و پذیرش کشش درونی متربی میگردد.
وی به رابطه عشق و زیبایی نیز پرداخته و معتقد است که عشق کلید تربیت الهی و کسب فضایل اخلاقی است که تنها با جاذبه زیبایی و جمال معنوی میتواند قلب آدمی را مهیای کمال گرداند.
نویسنده در بخش دیگری از فصل دوم تصریح کرده است که هدف از تربیت دینی پرورش شور و شوق فطری کودک نسبت به جمال و جلال الهی است نه ارائه مستقیم معارف الهی! به تعبیر دیگر هدف از تربیت دینی عشق به دین است نه انتقال دین.
● فصل سوم ●
"تازگی معتدل" در تعلیم و تربیت دینی
(خلق موقعیتهای تازه در تربیت دینی از دیدگاه روانشناسی)
اصل «تازگی معتدل» ناظر به شرایطی از فرایند تربیت است که متربی با کنجکاوی به دنبال تجسس دریافت پاسخ مسائل در موقعیتهای مبهم و مجهولات و نادانستههای پیرامون خویش است. اما این محرکها در عین حال که نباید بیش از حد بیگانه و مبهم باشد بیش از حد نیز عادی و پیش پا افتاده نباشد بلکه باید بتواند، در حدی متوسط انگیزه پیگردی و کنجکاوی ذهنی کودک را تحریک کند.
دکتر کریمی معتقد است نباید کودک را نسبت به آموزشهای دینی اشباع کرد و برخی آموزهها را برای او آنقدر تکرار کرد که برایش آشنا و عادی قلمداد شود. او برای اثبات این مطلب به این جمله مولانا اشاره میکند که "آدمی عاشق آن چیزی است که ندیده است" یعنی انسان به چیزی که همیشه در اختیار اوست رغبت نشان نمیدهد.
وی خاطر نشان میسازد که نباید پیام دینی را هرچند با ارزش باشد به طور مستقیم در اختیار مخاطب قرار داد بلکه باید اجازه داد تا او خودش آن را کشف و تصاحب کند.
به عبارت دیگر تأکید و تکرار بیش از حد یک موضوع دینی موجب نتیجه عکس شده و مخاطب ما را به جای جذب دفع میکند.
● فصل چهارم ●
ملاحظاتی دیگر در تربیت دینی
نویسنده در این فصل به نکاتی توصیه میکند که در تربیت دینی مهم و اثرگذار است که به چند نمونه آن اشاره میکنیم:
■ منشاء تفکر مذهبی تنها وجود اطلاعات و حفظ مسائل دینی نیست بلکه رغبت شدیدی است که فرد در جهت کسب آنها به تلاش بر میخیزد.
■ شیوه مربیان بزرگ این است که جهان درون متربی را آنگونه که باید باشد به او مینمایانند.
■ کیمیای تربیت دینی گردش دل است نه گردش ذهن!
■ غایت تربیت دینی حصول لحظات جذبه شوق، وجد و عشق به کمال مطلق است.
■ تربیت دینی بیشتر امری درونی، ذوقی و اکتشافی است تا بیرونی، تبلیغی و اکتسابی.
■ پرورش گرایشهای زیبایی دوستی، نوع دوستی و دانش دوستی خود به خود به پرورش حس مذهبی کودک کمک میکند.
■ هنگامی که کودک از درون عشق به دین را در خود نیافته است تشویق به دین و تبلیغ مفاهیم دینی از بیرون نه تنها مؤثر واقع نمیشود بلکه اثر معکوس نیز دارد.
● فصل پنجم ●
مثالها و نمونههایی از درس دینی
نویسنده در این فصل به بیان نمونه هایی از درس دینی که به روشهای زیبایی شناختی و یا تربیت نمادین بوده است، پرداخته و متون مورد نظر را شرح داده است.
دکتر کریمی در صفحات آخر کتاب با عنوان "کلام آخر" نگاهی کوتاه به وضعیت کنونی تعلیم و تربیت داشته است.
نظر شما :