چالش کرونا و شرور با عدل الهی
حجتالاسلام والمسلمین دکتر رضا برنجکار (هیئت علمی گروه کلام امامیه پردیس فارابی دانشگاه تهران)

حجتالاسلام والمسلمین دکتر برنجکار، عضو هیئت علمی دانشگاه تهران و رئیس انجمن کلام اسلامی حوزه به تشریح دیدگاههای مختلف در خصوص شرور و مسئله عدالت الهی پراخت.
وی گفت: کرونا گذشته از اینکه سلامت انسانها را به خطر انداخته در ابعاد مختلف فرهنگی، سیاسی، اجتماعی و اقتصادی و... چالشهایی به دنبال داشته است.
وی افزود: کرونا برای باورهای دینی هم پرسش هایی به دنبال داشته است که برخی از این پرسشها در ذیل شرور از زمانهای قدیم نیز مطرح بوده است.
استاد دانشگاه تهران بیان کرد: امشب یکی از این مسایل را که چالش کرونا و شرور با صفت عدل الهی است، بحث میکنیم.
وی افزود: یکی از اشتباهاتی که برخی از نویسندگان در بحث شرور مرتکب میشوند، این است که یک تقریر خاص از شرور را مطرح میکند و همه جوابهای مطرح شده را برایش ذکر میکنند، در حالی که هر پاسخ مربوط به شبهه و سوال خاصی است.
برنجکار با ذکر این مطلب که در خصوص شر در علوم مختلف مشکلات متفاوتی مطرح است، بیان کرد: در فلسفه دین وقتی به بحث شر نگاه میکنیم، آن را به عنوان یکی از دلایل رد وجود خدا میبینیم.
وی گفت: همچنین وقتی به فلسفه قرون وسطی نگاه میکنیم میبینیم که پاسخها برای شبهه شر ثنویه یعنی، گنوسیان و مانویت، مطرح شده است.
وی با ذکر این مطلب که در فلسفه اسلامی مشکل شر در ذیل نظریه عنایت بحث میشود، بیان کرد که در کلام اسلامی بحث شر به عنوان یک اشکال نسبت به عدالت و حکمت الهی مطرح است.
استاد کلام امامیه دانشگاه تهران بیان کرد: در بین مردم نیز بیشتر همین بحث عدل و حکمت مطرح میشود، یعنی این که چرا خدا ما را با شرور رنج میدهد و اساسا حکمت این شرور چیست؟ کلام برای پاسخ به سوالات مردم از این جنبه به مسئله شر نگاه میکند.
وی افزود: البته امروزه میبینیم که مسئله از این هم فراتر رفته و در بحث کرونا میبینیم که صفت رحمت و مهربانی خدا و قضا و قدر و دعا و اینکه خدا چرا دعای ما را در نابودی کرونا قبول نمیکند و مشکلات کرونا حل نمیشود، حتی کرامات معصومین و بحث امام زمان# به مباحث اضافه شده است. امروزه سوالاتی مطرح میشود از این دست که چرا اهل بیت^ در این روزها به ما کمک نمیکنند و چرا حرمها بسته شده اند؟ حتی بحث علیت هم مطرح شده است که آیا بر اساس علیت خدا میتواند در این زمینه دخالت کند یا خیر؟ به همین جهت است که میگوییم بحث ابعاد مخلتفی یافته است.
برنجکار یادآورشد: ما نمیتوانیم در یک جلسه به همه این مباحث بپردازیم و همه آنها را بررسی کنیم و لذا امشب تنها یک بعد آن را مورد توجه قرار میدهیم.
وی بیان کرد: عدل یک معنی عام دارد در علم کلام که معنی اصطلاحی است و یک معنای خاص دارد که در بین مردم مطرح است وقتی گفته میشود: فلانی ظلم و تعدی کرده است و حق کسی را تضییع کرده است. پس باید این حق به مظلوم باز گردد، یعنی «اعطاء کل ذی حق حقه». در علم کلام عدل به این معنی است که خداوند کار قبیح انجام نمیدهد.
رئیس انجمن کلام اسلامی حوزه علمیه بیان کرد: قاضی عبدالجبار معتزلی به این دو معنا اشاره کرده و دیگر متکلمان از جمله سید مرتضی و شیخ طوسی و خواجه نصیر طوسی و علامه حلی همین معنی عام و اصطلاحی رابیان کرده اند.
رئیس انجمن کلام اسلامی حوزه علمیه در مورد ارتباط عدل و حکمت گفت: بر اساس معنی عام عدل، حکمت هم ذیل عدل قرار میگیرد. از این جهت که کار عبث و بدون حکمت قبیح است و از خدا سر نمیزند و به همین دلیل حکمت ذیل عدل قرار میگیرد. اگر معنی خاص عدل یعنی ضایع کردن حق را لحاظ کنیم حکمت در عرض عدل قرار میگیرند.
برنجکار یادآورشد: در جوابهای متکلمان به این مسئله توجه شده است که باید هر دو مشکل را حل کنیم که اولا چرا آسیب به شخص رسیده و دوم اینکه حکمت شر چه بوده است.
وی افزود: متکلمان تحلیلی از شر دارند که شر را یک بحث عدمی و اعتباری نمیدانند، بلکه شر در تحلیل نهایی به الم و رنج بر میگردد که امری وجودی است. سیل و زلزله و بیماری از اسباب رنج و شر است نه خود شر. آنها به جای شر از واژه الم استفاده میکنند . در واقع در تحلیل نهایی اگر سیل و زلزله باعث درد و رنج شود «شر» است. انسانها وقتی به چیزی میگویند شر که باعث درد و رنج شود.
برنجکار بیان کرد: بر این اساس ایجاد شر به عنوان الم رساندن به دیگران است و این کار قبیح است. مثلا اگر کسی را آزار دهید میگوییم کار قبیحی است. سپس بیان میشود که خداوند عادل است و عادل کار قبیح نمیکند. پس نباید رنجی را برای ما ایجاد کند، در حالی که این همه رنج برای انسانها ایجاد کرده است. اساسا چرا خداوند این شرور و رنجها را ایجاد کرده است؟
وی با ذکر این مطلب که متکلمان اشعری و فلاسفه اسلامی چون به حسن قبح عقلی اعتقادی ندارند و حسن و قبح را اعتباری از سوی انسانها و برای خود انسانها میدانند این اشکال را قابل طرح نمیدانند، گفت: اشکال شر در فلسفه چیز دیگری است که الآن نمیخواهیم وارد آن بحث شویم.
وی افزود: معتزله و امامیه قائل به حسن و قبح عقلی هستند و به همین دلیل این شبهه برای متکلمان امامیه مطرح میشود. در مباحث شر، تقسیماتی وجود دارد که مهمترین تقسیم این است که منشا شر خدا است یا انسان؟!
وی گفت: اگر منشا شر اراده و اختیار انسان باشد نام آن را شر اخلاقی میگذارند. و اگر شر را خدا ایجاد کند مثل زلزله و بیماریها ، نامش شر طبیعی است. البته اگر کرونا امر طبیعی باشد در شرور طبیعی قرار میگیرد و اگر ساخته دست انسان باشد در بحث شر اخلاقی قرار میگیرد.
وی افزود: نکته جالب توجه این است که بحث «شر اخلاقی» که کمتر در علم کلام مورد توجه قرار میگیرد در غرب بیشتر از شر طبیعی مورد توجه است. پاسخ کلام اسلامی به شرور اخلاقی نظریه انتصاف است. اگر کسی به دیگری آسیب رسانده است، خداوند باید حق مظلوم را از ظالم بگیرد. پاسخی که در خصوص چرایی دخالت خدا داده میشود آن است که خداوند به این شخص اختیار و آزادی و تمکن داده است و به همین دلیل اگر با این آزادی خدادادی دیگران را آزار دهد باید خدا دخالت کند و حق مظلوم را از ظالم بگیرد و این یعنی انتصاف.
وی گفت: شرور طبیعی یا استحقاقی و کیفری است و مجازات گناهکار است که عین عدل است و اگر غیر کیفری بوده و ابتدایی است، اینجاست که نظریه «عوض» مطرح میشود. البته اگر دقیق تر بگوییم در اینجا سه نظریه در علم کلام مطرح شده است که دو نظریه بر پایه عوض است.
وی افزود: نظریه اول که فقط عوض را مطرح میکند نظریه ابوعلی جبایی و پیروانش است که معتقد است اگر خداوند به انسانها آسیبی رسانده، باید جبران کند و این جبران به معنی عوض است. بیان هم میشود که جبران دو قسم است. یا باید به همان مقدار آسیب را با یک مقدار بیشتر، به شکل خیر به انسان و متضرر دهد یا یک شری را به همان اندازه بلکه کمی بیشتر از شخص دور کند.
وی یادآورشد: نظریه دوم نظریه اکثر امامیه و معتزله است و گاه این نظریه به ابوهاشم جبایی نسبت داده میشود. این گروه به دیدگاه اول اشکال میکنند که اگر کسی، دست کسی زخمی کند و بعد آن را مداوا و جبران کند، این کار بدون حکمت بوده و لغو و عبث است.
برنجکار بیان کرد: سوال اینجا است که درست است جبران انجام شد ولی چرا باید چنین آسیبی رسانده شود که بعد جبران شود؟ پس باید حکمتی هم وجود داشته باشد و عوض کافی نیست. آن حکمت عبارت است از «لطف» که مراد چیزی است که انسان را به خدا و طاعت خدا نزدیک میکند و از معصیت دور میکند.
وی با اشاره به دیدگاه سوم بیان کرد: در اینجا دیدگاه سومی وجود دارد که علامه حلی به برخی از مشایخ یا برخی معتزله نسبت داده است. فاضل مقداد این نظریه را به عباد بن سلیمان صیمری نسبت داده و از عبارات حمصی رازی که از متلکمان امامیه است استفاده میشود که این نظریه را قبول دارد.
وی افزود: نظریه سوم بیان میکند که اصلا عوض لازم نیست. چه به تنهایی که نظریه اول بود و چه با لطف که نظریه دوم است، بلکه آنچه لازم و کافی است لطف است نه عوض. در دو نظریه قبلی نقطه مشترک این بود که عوض باید باشد ولی نظریه سوم میگوید تنها لطف باید باشد و عوض لازم نیست. زیرا این لطف خداوند که البته منظور لطف به خود فرد است کافی است.
استاد حوزه و دانشگاه بیان کرد: استدلال این نظریه آن است که وقتی خداوند با این شرانسان را به آخرت وصل میکند دیگر کافی است. یعنی خداوند با یک شر محدود سعادت دنیا و آخرت را به انسان میدهد و این عنصر کافی است.
برنجکار یادآورشد: طرفداران دیدگاه سوم میگویند که لطف و تقرب به طاعت مهم تر از سود مادی است و لازم نیست حتما سود مادی داده شود. علامه حلی میگوید که خداوند ضرر مادی رسانده باید سود مادی دهد و این لطف، سود نیست. ثواب هم که نتیجه طاعت است و طاعت هم سود نیست.
وی افزود: به نظر میرسد در میان این سه نظریه، نظریه سوم بهتر است زیرا چه چیزی بهتر از اینکه یک رنج محدود ما را به بهشت نامحدود برساند؟ یعنی رنج باعث شد که شخص طاعت انجام دهد و سعادت دنیا و آخرت بدست بیاورد.
وی در ادامه با ارائه نظریه چهارم بیان کرد: در اینجا نظریه چهارمی را مطرح میکنیم که در کتب کلامی رسمی به آن برنخورده ام و این دیدگاه آن است که اگر حکمت شر، آزمایش باشد، خود آزمایش و امتحان نیز دارای دو حکمت است. اول اینکه جایگاه انسانها در زندگی ابدی روشن میشود و دوم اینکه این عذابها و رنجها زمینهای برای نزدیکی به خدا است.
وی گفت: لطف انسان را به طاعت میرساند ولی آزمایش انسان را ممکن است به طاعت نرساند. آزمایش اول مقام شخص را مشخص میکند و دوم اینکه زمینه برای نزدیکی به سعادت دنیا و آخرت ایجاد میکند.
برنجکار در پاسخ به این سوال که ممکن است کسی از این ظرفیت استفاده نکند، بیان کرد: در مورد خود دین و نبوت هم همین مسئله مطرح است یعنی با وجود اینکه دین برای سعادت انسان است ولی ممکن است کسی به دین عمل نکند. حتی برخی هم در مقابل دین کافر شدند در حالی که پیش از آن نه مومن بودند و نه کافر.
وی گفت: در اینجا بیان میشود که خود این افراد مقصر هستند اینجا خداوند با شرور میخواهد انسانها را به خدا و دین و معنویت توجه دهد و این توجه حاصل میشود ولی عدهای به این توجه ترتیب اثر میدهند و عدهای اعتنا نمیکنند. انسانها دو دستهاند برخی پس از بروز کرونا در گروههای جهادی و تیمهای درمانی و... فعال میشوند و در مقابل افرادی هم پیدا میشوند که کالای مورد نیاز مردم را احتکار میکنند.
وی اظهارکرد: اگر ملاحظات مصداقی داشته باشیم شاید مصداقی برای نظریه چهارم مطرح نباشد و نظریه چهارم و سوم به یک جا برگردد و این ملاحظه آن است که شر دو قسم است. یک شر نتیجه گناه است و یک شر نتیجه گناه نیست. شری که نتیجه گناهان نیست برای ترفیع درجه است که ویژه معصومان و ائمه و اولیای خدااست.
رئیس انجمن کلام اسلامی حوزه علمیه بیان کرد: متکلمان شر استحقاقی و کیفری را عدل میدانند. اما شرور غیر کیفری که برای معصومان و اولیای خداست حتما زمینهای برای تکامل است و حتما آنها از شرور استفاده درست میکنند.
وی افزود: در نظریه چهارم گفتیم اگر حکمت آزمایش باشد و زمینه تکامل باشد و افراد استفاده نکنند در اینجا هم ایجاد شر اشکال ندارد اما نوعا این شرور غیر کیفری برای اولیا خدا است و آنها حتما استفاده میکنند. یعنی نظریه چهارم وسوم به شکل مصداقی یکی هستند.
استاد دانشگاه تهران بیان کرد: در یک تقسیم میتوان حکمتهای شرور را به حکمتهای عام و خاص تقسیم کرد. حکمت عام آزمایش برای همه است و حکمت خاص برای گناهکاران و غیر گناهکاران است که هر کدام انواع و اقسام دارد.
برنجکار یادآورشد: شر ظرفیت آن را دارد که حتی زمانی که برای مجازات فردی است در آنجا هم زمینه وفرصتی برای استفاده معنوی است. یعنی در حین مجازات میتوان توبه کرد و به بهشت و سعادت ابدی رسید. این بحث به حکمتها مربوط میشود .
وی در پاسخ به این سوال که چه معیاری برای قبیح بودن عملی وجود دارد گفت ما دو معیار داریم که همان عقل و شرع است. عقل میفهمد که ظلم و دزدی بد است و به همین دلیل است که همهجا دزدها را مجازات میکند.
وی افزود: چیزهایی که عقل تشخیص نمیدهد از جمله اینکه دزدی چه مجازاتی دارد یا اینکه اصل عبادت لازم است و عقل هم آن را درک میکند ولی چگونه باید عبادت شود، مسایلی است که دین به آنها پاسخ میدهد.
وی در پاسخ به این سوال که شر در فلسفه اسلامی چگونه مطرح میشود گفت: در فلسفه اسلامی شر در ذیل بحث نظریه عنایت یا فاعلیت بالعنایه خدا مطرح شده است.
رئیس انجمن کلام اسلامی حوزه بیان کرد: بر اساس نظریه فیض یا صدور و سنخیت علت و معلول، هیچگاه از خیر، شر صادر نمیشود. پس چرا در اینجا شر صادر شده است؟ در اینجا نظریه عدمی بودن شر را مطرح میکنند. یا باید بگوییم که دو منشا داریم ، یکی منشا خیر و دیگری منشا شر،که به همان نظریه ثنویه بر میخوریم یا به بحث عدم میرسیم که عدم به معنی فقدان وجود یا کمال است. وی افزود در فلسفه مسیحی قرون وسطی و نزد آگوستین و ایرنائوس مشکل شر مشکل ثنویت بود که دو جواب متفاوت توسط آنها مطرح شد.
وی عنوان کرد: امروزه در کلام جدید و فلسفه دین اشکال به دو شکل مطرح است. اول به شکل مسئله منطقی شر مطرح میشود که وجود شر بر اساس علم و قدرت خداوند و خیرخواهی مطلق خدا نباید وجود داشته باشد در حالی که وجود دارد. ملحدان با این اشکال اصل وجود خداوند را منکر میشوند.
عضو هیئت علمی دانشگاه تهران در پاسخ به این سوال که آیا شرور برای غیر معصومان برای مجازات گناهان است بیان کرد: در خصوص غیر اولیای خدا و افراد عادی نمیتوانیم این بحث را مطرح کنیم که هر شری به هر کس رسید به واسطه گناه او بوده است.
وی گفت: یعنی اگر پای کسی شکست حتما برای مجازات او است. ما سر قدر را نمیدانیم و نمیدانیم که خداوند در مورد خاصی دقیقا کدام حکمت را مد نظر قرار داده است. در اینجا یا حکمت عام است که برای آزمایش است یا برای این است که خداوند میخواهد مقام ما را بالا ببرد. یا اینکه برای مجازات است.
وی افزود: خود مجازات هم انواعی دارد. گاه مجازات به عنوان مجازات است مثل قوم عاد وثمود ولی یک مجازات برای تذکر و بازگشت است. یک مجازاتهایی برای تطهیر است که خداوند میخواهد به واسطه آن فرد پاک شود. از نظر اخلاقی در خصوص افراد نباید قضاوت بد کنیم و بگوییم حالا که پایت شکست پس گناهی کرده ای، چون ممکن است این شر برای آزمایش یا ترفیع مقام باشد. البته به طور کلی بر اساس آیات قرآن و روایات میدانیم که اکثر شرور به خاطر گناهان انسانهاست.
رئیس انجمن کلام حوزه در مورد نقش دین در قضیه کرونا بیان کرد: دین آمده تا به ما کمک کند تمام این شرور محدود را به خیر نهایی مبدل کنیم. شرور را از هر قسمی بدانیم محدود است.
وی افزود: میتوانیم این شر محدود و رنج محدود را به خیر نامتناهی و بهشت مبدل کنیم. تفاوتی ندارد که اگر آمریکا این ویروس را ساخته است یا به طور طبیعی به وجود آمده زیرا در این زمینه مردم ما با فعالیتهای جهادی و اطعام و انفاق خود این تهدید را به فرصت تبدیل کردند. یعنی عده بسیاری این شر را به سعادت مبدل کردند.
وی در مورد شر و معنویت گفت: واقعیت این است که تا مشکلی پیش نیاید به خداتوجه نمیکنیم. ما وقتی به خدا توجه میکنیم و وقتی دعای فرج و مشلول و هفتم یا چهاردهم صحیفه را میخوانیم یا نماز معنوی میخوانیم که حتما مشکلی داشته باشیم. افراد کمی هستند که با خوشیها به یاد خدا میافتند. اکثر انسانها در ناخوشیها و وقتی محتاج شدند به یاد خدا میافتند.
وی در مورد این سوال که آیا شر مطلق وجود دارد افزود: شر مطلق به این معنی است که همه آن ضرر باشد و هیچ زمینهای برای خیر نباشد که این بحث را قابل تصور نمیدانیم. زیرا اولا کلا همه شرور زمینهای برای کمال است. چه خیر و چه شر. این شرور هم میتوانند ما را به کمال برسانند. همه شرور برای رسیدن به خیر است ولی نمیتوانیم بگوییم رنج وجود ندارد.
برنجکار یادآورشد: ما میتوانیم تمام شرور را به خیر نهایی و ابدی مبدل کنیم و تنها یک شر است که میتوانیم استثنا کنیم و آن هم افرادی که عذاب شدند و نابود شدند که نیستند از آن شر استفاده خیر کنند. در این مورد هم میگوییم که هلاک این اقوام به جهت مجازات، برای دیگران عبرت است.
نظر شما :